امیرالمؤمنین

امیرالمؤمنین

شیخ الحدیث مولوی هبة الله اخندزاده فرزند شیخ مولوی محمد خان و نواسه مولانا صاحب خدای رحیم می باشد که در ۱۵ رجب المرجب سال ۱۳۸۷ هـ ق در قریه میرالزو ناخونی ولسوالی پنجوایی ولایت کندهار در یک خانواده علمی و متدین چشم به جهان گشود و مرحله نخست زندگی خود را تحت پرورش و تربیت والد صاحب خویش سپری نمود.

خانواده:

خانواده علمی شیخ صاحب به سطح منطقه از سده ها بدینسو به علم، فضلیت و تقوا شهرت دارد.

مسکن اصلی خانواده متذکره ولسوالی تخت پل در جنوب غرب ولایت کندهار است که بعدها به ولسوالی پنجوایی ولایت کندهار نقل مکان نموده و شیخ هبة الله اخند زاده صاحب در قریه میرالزو ناخونی ولسوالی پنجوایی متولد شده است.

والد شان شیخ مولوی محمد خان آخندزاده صاحب در میان علمای هم عصر خویش از لحاظ علمی و فقهی شخصیت مشهور از همه بود و در میان جامعه خویش از اعتبار ویژه علمی و اجتماعی برخوردار بود.

موصوف منحیث یک عالم دین نقش ویژه در تعلیم دینی و اصلاح مردم منطقه خویش داشت، در محیط و ماحول خود وظیفه تدریس، تبلیغ، دعوت و اصلاح را به پیش می برد و شاگردان علمی زیادی را در راستای خدمت به دین و دفاع از آن تربیت کرده است.

در سال ۱۳۵۷ هـ ش که کمونستان به رهبری نورمحمد ترکی کودتا کردند و اقتدار سیاسی کشور را بدست گرفتند، شیخ مولوی محمد خان آخندزاده صاحب از جمله نخستین علمای جهادی بود که در منطقه خویش علیه کمونستان و حاکمیت الحادی آن قیام کرد و باشندگان مسلمان که قبلاً از تعلیمات و دعوت شیخ صاحب متأثر بودند، در این قیام جهادی در کنار موصوف قرار گرفتند. اینجا بود کمونستان ملحد این کار را تهدیدی در برابر حکمرانی جدید خود دانستند و در فکر از بین بردن شیخ صاحب محمد خان محرک اصلی قیام منطقوی و جهادی شدند.

نیروهای امنتیی حکومت الحادی بخاطر اسارت و گرفتاری شیخ صاحب به خانه و مدرسه موصوف هجوم آوردند، مگر شیخ صاحب را الله تعالی نجات داد و قبل از اینکه وی را به اسارت درآورند، شیخ صاحب در منطقه ریگ ولایت کندهار مهاجر شد و در آنجا به همکاری سایر مجاهدین برخلاف کمونستان مبارزه را آغاز کرد.

پس از گسترش مقاومت جهادی و موفقیت های تدریجی آن در ولایت کندهار، شیخ مولوی محمد خان آخندزاده صاحب دوباره به منطقه برگشت که مردمش در آن سکونت داشتند و تا پایان عمر خویش به خدمات علمی و جهادی ادامه داد.

شیخ هبة الله اخندزاده صاحب بعد از وفات والد صاحب خویش در اثر مظالم اشغالگران شوروی در منطقه همراه با صدها هزار تن از هموطنان دیگر خانه و قریه خود را رها کرد و به کشور همسایه پاکستان مهاجر گردید و در آنجا در کمپ

جنگل پیرعلی زی در ایالت سرحدی بلوچستان در کنار سایر هموطنان بخاطر آزادی و حاکمیت نظام اسلامی در کشور لحظات دشوار و تلخ هجرت را پذیرفت.

آموزش های دینی:

شیخ هبة الله آخندزاده صاحب از جمله فرزندان پسر در خانواده خود، فرزند دوم بود که تعلیمات علوم دینی را نزد والد صاحب خویش آغاز کرد و دوره های متوسطه قرائت قرآن کریم، اولیات فقهی، صرف، نحو، ادب عربی، معانی و اصول الفقه را از والد صاحب فرا گرفت.

پس از آن برای تحصیلات عالی شرعی به سوی مدارس و جامعات مشهور منطقه روی آورد.

در آنجا تمام فنون علمی مروجه از جمله علم فقه، علم اصول فقه، علم حدیث، علم تفسیر، علم بلاغت، علم نحو، علم صرف، علم ادب و علم میراث را تکمیل کرد و در سال ۱۴۱۱ هـ ق دوره نهایی احادیث را به سطح منطقه با شیخ الحدیث مولوی محمدجان آغا صاحب و شیخ الحدیث مولوی حبیب الله صاحب به پایان رساند و پس از اکمال تحصیلات عالی شرعی دستار فضلیت را بر سر کرد.

جهاد و مبارزه سیاسی:

زمانیکه شیخ صاحب در مرحله اخیر تحصیلات دینی قرار داشت، سنگرهای مقاومت مسلحانه در برابر شوروی اشغالگر بسیار داغ بود.

این زمانی بود که هر افغان به ویژه خانواده های علمی و جوانان حلقات مرتبط به آن بسیار علاقمندی داشتند که در

جبهات جهادی برضد اشغالگران شوروی و کمونستان داخلی جهاد نمایند.

شیخ هبة الله آخندزاده صاحب که در اصل به یک خانواده علمی و جهادی تعلق دارد، نسبت به هر فرد دیگر برای مقابله جهادی و فکری با اشغالگران شوروی و کمونستان داخلی علاقمند بود. موصوف در جریان تعلیم و تحصیل خویش نیز جهت رفتن به جبهات تقسیم اوقات ترتیب کرده بود.

نامبرده در زمان رخصتی سالانۀ مدارس به جبهه ملا حاجی محمد آخند قوماندان مشهور جهادی ولایت کندهار می رفت و در آنجا عملاً در مقاومت جهادی علیه اشغالگران شوروی سهم می گرفت.

جبهه ملا حاجی محمد آخند از جبهات مشهور به سطح جنوب غرب کشور بود که در آن به شمول شهید امیرالمؤمنین ملا اختر محمد "منصور" سایر مسئولین مهم طالبان مانند الحاج ملا محمد حسن آخند رئیس الوزراء امارت اسلامی افغانستان و شمار زیادی از مسئولین دیگر شامل بودند.

جبهات مذکور در اوایل به تنظیم حرکت انقلاب اسلامی تحت قیادت مرحوم مولوی محمد نبی"محمدی" تعلق داشت و سپس به حزب اسلامی تحت قیادت مرحوم مولوی محمد یونس "خالص" مربوط گردید.

شیخ هبة الله آخندزاده صاحب یکی از شخصیت های مهم این جبهات بود که در میان اعضای جبهه و مجاهدین از جایگاه بلند جهادی و علمی برخوردار بود.

موصوف در جریان مبارزه علیه اشغالگران شوروی با هر دو

زعمای امارت اسلامی امیرالمؤمنین ملامحمد عمر"مجاهد" و شهید امیرالمؤمنین ملا اختر محمد "منصور" عملاً در مراکز نظامی مشترک مجاهدین سهم گرفته و یکبار نیز مجروح گردیده است.

زمانیکه مجاهدین در حوزه جنوب غرب به ویژه ولایت کندهار اصطلاح اتاق را برای مراکز مربوطه محاذها و جبهات جهادی خویش استفاده می کردند، شیخ صاحب بعضی اوقات سرپرستی اتاق را می نمود، اما بیشترین اوقات خود را در امور جهادی و پس از آن در آموزش های تعلیمی و تربیتی مجاهدین سپری می کرد.

شیخ صاحب در زمان مشارکت در جبهات جهادی ترکیز بیشتر به این موضوع می کرد که مجاهدین باید در برابر الحاد و سایر مفکوره های باطل از نگاه علمی و فکری تربیت شوند؛ زیرا کمونستان ملحد و حامی آنان شوروی سابق در کنار تجاوز نظامی بالای کشور ما، تجاوز فکری هم نموده اند و در بسیاری حالات مقابله در برابر تجاوز فکری نسبت به نظامی بسیار مهم و ضروری می باشد.

به همین سبب شیخ صاحب هم در جبهه و هم در مدرسه به تربیت فکری مجاهدین اهتمام زیاد داشت و در این خصوص در آن زمان فعالیت های قابل توجه را انجام داده است.

تفوق درسی در علوم شرعی:

شیخ آخندزاده صاحب هبة الله در تدریس علوم شرعی به ویژه فقهی، اصول الفقه، تفسیر و احادیث مهارت و استعداد خاص دارد.

در سال۱۴۱۱ هـ ق پس از فراغت تا اکنون در کنار سایر مصروفیت های جهادی و وظیفوی، تدریس علوم متذکره را ادامه داد و شمار زیادی از شاگردان را در این بخش زیر تربیت گرفت.

لقب شیخ که برای موصوف اعطا شده، این است که در تدریس صحاح سته و اصول الحدیث دست بالا دارد و سند تدریس احادیث موصوف از طریق شیخ الحدیث مولوی محمدجان آغا صاحب و شیخ الحدیث مولوی حبیب الله حقانی صاحب به سند متصل به رسول اکرم صلی الله علیه و سلم می رسد.

نقش موصوف در تأسیس تحریک اسلامی طالبان:

پس از خروج اشغالگران شوروی از افغانستان تا سقوط نظام کمونیستی زمانی که جنگ های تنظیمی در کشور آغاز شد، شیخ هبة الله آخندزاده صاحب مانند سایر اعضای جبهه از جنگ و تنش دور و در فعالیت های علمی و اصلاحی خویش مصروف گردید.

با وجود اینکه ولایت کندهار میدان جنگ های تنظیمی گردید و تعداد زیادی از قوماندانان تنظیم های جهادی گذشته در آن دخیل شدند، مگر شیخ صاحب منحیث یک استاد و مربی جبهه جهادی و علمی از همان آغاز جنگ های تنظیمی به فعالیت های علمی و اصلاحی روی آورد.

زمانیکه تحریک اسلامی طالبان تحت قیادت مرحوم ملا محمد عمر مجاهد در برابر جنگ های تنظیمی و فساد تأسیس گردید، شیخ صاحب هبة الله منحیث یک دوست مؤسس این تحریک از آغاز تحریک در کنار موصوف ایستاده شد.

پس از پیشرفت های تحریک اسلامی طالبان در حوزه جنوب غرب و به سلسله ایجاد تشکیلات اداری از سوی رهبری تحریک، ادارۀ محکمه نظامی در ولایت کندهار نیز ایجاد گردید.

در محکمه متذکره افراد علمی و مسلکی به سطح کشور گردهم آمده بودند که از جمله آنان یکی هم شیخ هبة الله آخندزاده صاحب بود که موصوف را رهبری تحریک به علمیت خوب، فقاهت و تقوی می شناخت.

بحیث رئیس محکمۀ نظامی:

در سال ۱۹۹۶ میلادی که کابل به تصرف نیروهای امارت اسلامی درآمد، شیخ صاحب به اساس فرمان خاص مرحوم امیرالمومنین ملا محمد عمر مجاهد، بحیث رئیس محکمۀ نظامی در کابل، تعیین گردید.

پس از ایجاد نظم در محکمۀ نظامی کابل و آوردن تغییرات مطلوب در این نهاد، مسئولیت محکمۀ نظامی در زون شرق برای موصوف سپرده شد.

در زون شرق در ولایت ننگرهار با ایجاد نظم و ترتیب و فعالیت دوساله در مربوطات محکمه متذکره، دوباره به اساس حکم امیرالمؤمنین ملامحمد عمر"مجاهد" به کابل آمد و آنجا تا آخر حاکمیت امارت اسلامی در دور اول، بحیث مسئول محکمۀ نظامی باقی ماند.

چرا مسئول محکمۀ نظامی؟

بزرگترین امتیاز حاکمیت امارت اسلامی تامین امنیت در افغانستان بود.

در زمان حاکمیت امارت اسلامی، تامین امنیت یک حقیقت

آشکار بود که  دشمنان نیز به آن اعتراف دارند.

تنفیذ حدودالله در تأمین امنیت در کنار سایر اصلاحات در نظام، تاثیر خاص داشت.

در زمانی که تمام نظام امارت اسلامی و مسئولین اداری، امنیتی، قضایی و عدلی آن از نظر کار و تجربه، کاملاً فاقد تمام امکانات جدید و امنیتی بودند، اما تنها به برکت همین تنفیذ حدود شرعی، در کشوری که دو دهه جنگ و ناامنی بود، چنان امنیت تامین شد که دوست و دشمن به آن اعتراف دارند.

حدود شرعی در زمین خدا در آن وقت باعث تحکیم امنیت می گردد که تنقیذ آن مطابق احکام شرعی باشد. به همین سبب بود که ترکیز بیشتر امارت اسلامی به این بود که در رأس ادارات عدلی و قضایی و امور شرعی افراد خبیر را بگمارد تا در روشنایی قرآن، حدیث و علوم شرعی، به تنفیذ حدود شرعی بلد و از فلسفۀ آن آگاه باشند.

در امارت اسلامی، تمام مسئولیت تنفیذ حدود به محاکم سپرده شده و مسئولیت اصلاح و مواخذۀ نیروهای نظامی و امنیتی در جبهات جهادی و محاذها به گونۀ ویژه به محکمۀ نظامی سپرده شده بود.

بنابرین، مسئولیت محکمۀ نظامی ایجاب می کرد تا شخصیتی انتخاب شود که هم از لحاظ شرعی و هم از لحاظ مسلکی، صلاحیت این مسئولیت مهم تنفیذی را داشته باشد.

از جانب دیگر برای گماشته شدن در وظایف مهم تنفیذی، دو چیز مهم می باشد:

سابقۀ جهادی و علمیت:

شیخ هبة الله اخندزاده صاحب به اعتراف هم مسلکان معاصر خویش، از داشتن این دو امتیاز بهره مند بود.

به همین سبب بود که موصوف از سوی امیرالمومنین، برای مسئولیت نهاد مهم و حساس همچون محکمۀ نظامی انتخاب گردید.

در انتخاب مرحوم امیرالمومنین برخی از مصلحت های مهم نهفته بود که به شرح زیر به آن اشاره می شود:

محکمۀ نظامی در کابل، از جملۀ آن ادارات مهمتر از همه بود که  صلاحیت تنفیذ حدود به آن داده شده بود.

تنفیذ حدود همانگونه که مهم است و سبب اصلاح جامعه می گردد، به همان اندازه نیاز به علمیت بلند، فقاهت، سنجش و دقت تنفیذکننده ضرورت  دارد.

همچنان شخص تنفیذکنندۀ حدود باید ضمن داشتن صفات متذکره، از عواطف کامل انسانی و نرم دلی بهره مند باشد. مرحوم امیرالمومنین  این مشخصات امتیازی را در شیخ صاحب قبلاَ حس کرده بود؛ به همین سبب این مسئولیت مهم را به موصوف سپرد. اینجا بود که گاه گاهی شیخ هبة الله آخندزاده صاحب بخاطر تطبیق حکم قصاص از سوی قاضیان و مفتی های بعضی از محاکم، پیش از همه از وارثین مقتول می خواست که قاتل را مورد عفو قرار دهند، برای آنان ارشادات الهی و احادیث نبوی را در خصوص عفو قاتل در پرتو شریعت اسلامی یادآوری می کرد و با الحاح زیاد از آنان خواهان عفو قاتل می گردید.

در این کار از بزرگان و علمای محاسن سفید که در صحنۀ قصاص حاضر بودند، نیز کمک می خواست و آنان را به منظور شفاعت نزد وارثین مقتول می برد تا قاتل مورد عفو قرار گیرد.

موصوف از وارثین مقتول به حیث یک مسئول حکومتی نه، بلکه به عنوان عالم مذهبی و متنفذ خواستار عفو قاتل می گردید، که بسیاری اوقات به برکت همین تلاش های عاطفی موصوف، افراد محکوم شده به قصاص از سوی خانواده مقتولین عفو و به زندگی دوباره برگشتند.

همچنان در مورد افراد دخیل در جرایم جنایی، زمانی که قاضی های مربوطه کدام حکم را صادر می کردند، بخاطر اثبات این حکم، جهت رعایت مقررات و اصول فقهی تمام توان بشری خود را به کار می گرفت و  بر اساس قاعدۀ شرعی« الحدودُ تُندرئُ بالشبهات» در حد امکان برای عدم تنفیذ حدود متذکره، زمینه سازی می کرد.

از حقیقت متذکره واضح می گردد که شيخ  هبة الله آخندزاده صاحب در جریان حاکمیت امارت اسلامی در یک ارگان باصلاحیت قضایی در تطبیق احکام شرعی، نهایت انسان محتاط، سنجیده و دارای عاطفه و به حیث مسئول نرم دل، نقش خود را انجام داده است و هم اکنون با داشتن صفات متذکره به حیث امیر امارت اسلامی در تطبیق سایر امور جهادی و سایر امور شرعی در محدودۀ مقررات شرعی متعهد می باشد.

نقش مهم موصوف در آغاز دوبارۀ جهاد علیه اشغالگران:

در سال ۲۰۰۱ میلادی که امریکایی های اشغالگر با همراهی ائتلاف غربی آن به افغانستان هجوم آوردند، رهبری امارت اسلامی بعد از وقفۀ تاکتیکی امور تنظیم و انسجام مجاهدین را در برابر اشغالگران آغاز کرد. شیخ هبة الله اخندزاده صاحب همراه سایر مسئولین در این مرحله حساس جهاد و اِعداد، نقش موثر خود را داشت.

در آن زمان از اثر تعقیب و بازرسی های زیاد امریکایی های اشغالگر، هرگونه فعالیت های جهادی تقریباً ناممکن شمرده می شد، شیخ هبة الله آخندزاده صاحب همراه چند تن دیگری از مجاهدین، شیوخ و علما در این مرحلۀ حساس کشور، بخاطر تنظیم و ترتیب مجاهدین، تلاش های خستگی ناپذیری را انجام دادند.

مرحوم شیخ صاحب غلام حیدر، شهید شیخ صاحب عبدالسلام و محترم شیخ صاحب عبدالحکیم حفظه الله در این خدمت تاریخی شیخ هبة الله آخندزاده صاحب را همراهی می کردند که هموطنان مسلمان را به سنگرهای مقاومت جهادی علیه اشغالگران صلیبی دعوت کرده و از لحاظ علمی با بیان ارشادات قرآنی و احادیث نبوی، آنان بخاطر اعلای کلمة الله و دفاع از دین و عقیده، مردم را به جهاد تشویق نمودند.

ایستادگی افغان های دست خالی و جنگ زده و آماده کردن آنان به جهاد در مقابل ائتلاف بین المللی صلیبی به رهبری امریکا، مسئله عادی نبود. زیرا همین افغان در زمان اشغال شوروی، تحت عنوان جهاد و دفاع از اسلام یک و نیم میلیون شهید، هفت میلیون مهاجر و میلیون ها اسیر، زخمی و معیوب دادند،

اما بدبختانه در اثر اختلافات و جنگ های رهبران برخی تنظیم ها تمام این قربانی ها به هدر رفت که در اثر آن تمام ملت مجاهد افغان به پریشانی و ناامیدی شدید مواجه شدند.

تلاش های خستگی ناپذیر شیخ هبة الله آخندزاده صاحب و دوستان با عزم وی و برکت سخنان عالمانه، بلیغ و استدلال فصیح آنان بود که جذبۀ جهادی در میان افغان ها با وجود مایوسی ها و خستگی ها بخاطر مقابله با اشغالگران دوباره زنده و با دستان خالی در مقابل ائتلاف کفری به رهبری امریکا، مقاومت جهادی را آغاز کردند.

با این مقاومت، مردم مسلمان افغان به جهان این را نشان دادند که آنان هر چند خسته، مانده و دست خالی باشند، اما بازهم در برابر اشغالگران جهاد می کنند و به این باور کامل داشته باشند که پیروزی نهایی در برابر باطل نیز از آنها خواهد بود... و کان حقا علینا نصر المؤمنین.

در جریان مقاومت علیه اشغالگران صلیبی، تلاش ها، عزم و حمایت معنوی علمای چون شیخ هبة الله آخندزاده صاحب بود که مجاهدین توانستند با دستان خالی، به ائتلاف جهانی صلیبی به رهبری امریکا و پیمان بزرگ نظامی ناتو شکست بدهند.

 شیخ هبة الله آخندزاده صاحب درجریان مقاومت ۱۵ ساله، ضمن پذیرفتن مسئولیت دعوت و ارشاد، در بخش های مختلف از جمله ریاست عمومی تمیز و محاکم ایفای وظیفه نمود.

بحیث معاون امارت اسلامی:

در سال ۱۳۹۴ هـ ش مطابق ۲۰۱۶ م، زمانیکه وفات مرحوم

امیرالمؤمنین ملا محمد عمر "مجاهد" از سوی رهبری امارت اسلامی اعلان شد و شهید ملا اخترمحمد "منصور" بحیث امیر برگزیده شد، شیخ هبة الله آخندزاده صاحب به عنوان معاون موصوف تعیین گردید.

شهيد اميرالمؤمنين ملا اخترمحمد "منصور" به اساس استعداد خدا داد در انتخاب و گزینش اشخاص و مسئولین، مهارت خاص داشت.

موصوف در صفوف امارت، تقریبا تمام مسئولین مهم را می شناخت و به هرکدام مطابق استعداد و دانش آن ها، مسئولیت ها را سپرده بود.

از جملۀ مسئولین متذکره، یکی هم شیخ هبة الله آخندزاده صاحب بود که شهید امیرالمومنین صلاحیت کاری و علمی و وجاهت اجتماعی موصوف را در میان مجاهدین امارت اسلامی خوب درک کرده بود، همان بود که موصوف را در تشکیل اداری امارت اسلامی به مقام معاونیت انتخاب کرد تا در این موقف بلند اداری، از تجارب کاری، استعداد علمی و صلاحیت موصوف، استفادۀ خوب صورت گیرد.

شهید امیرالمومنین در این انتخاب، یک موفقیت بسیار مهم و اساسی را بدست آورد و آن تعیین شیخ صاحب در مقام معاونیت امارت اسلامی بود که باعث تجمع و گردهم آمدن مسئولین نظامی و اداری امارت گردید.

شیخ صاحب مدت ۱۰ ماه بحیث معاون امارت اسلامی که در آن زمان امارت اسلامی از سوی امریکایی ها و حامیان آنان زیر تهدید شدید قرار داشت، انجام وظیفه کرد.

پس از وفات مؤسس امارت اسلامی که بعضی افراد در برابر امیر جدید امارت اسلامی موقف گیری کردند، نقش شیخ هبة الله آخندزاده صاحب در قناعت دادن و اصلاح آنان بسیار قابل توجه شمرده می شود.

شیخ هبة الله آخندزاده صاحب در این مرحلۀ تاریخ ساز امارت اسلامی بسیار تلاش کرد و بخاطر وحدت و یکپارچگی مجاهدین با علما، بزرگان ملی و شخصیت های جهادی جلسات متعدد برگزار نمود و شیخ صاحب در تمام آن جلسات، بر وحدت صف و اتفاق مجاهدین، ترکیز زیاد داشت.

همان بود که تحت قیادت شهید امیرالمؤمنین ملا اختر محمد "منصور" رحمه الله و برکت شیخ صاحب و سایر شیوخ و علما در کنار آن، خداوند متعال صف متحد امارت اسلامی را از تفرق و متلاشی شدن حفاظت کرد و اعضای شورای رهبری امارت اسلامی به یک صدا در کنار امیرالمومنین جدید شهید ملا اختر محمد منصور ایستاده شدند و تمام والیان، مسئولین نظامی، بزرگان مردمی و اقشار مختلف ۳۴ ولایت کشور بخاطر تداوم جهاد علیه امریکایی های اشغالگر و متحدین آن، بیعت کردند.

بحیث زعیم و امیرالمومنین امارت اسلامی:

در ۱۴ ماه شعبان ۱۴۳۷هـ ق، زمانی که امیرالمومنین ملا اختر محمد منصور رحمه الله توسط طیارۀ بدون سرنشین امریکایی شهید شد، رهبری امارت اسلامی با اتفاق رأی، شیخ هبة الله آخندزاده صاحب را به عنوان امیر امارت اسلامی و خلیفه صاحب سراج الدین حقانی و مولوی محمد یعقوب مجاهد را بحیث معاونین موصوف برگزیدند.

انتصاب شیخ صاحب به رهبری امارت اسلامی، وسیله و عامل بزرگ برای تحقق مصالح جهادی، تداوم جهاد علیه امریکایی ها و متحدین آنان و متحد نگهداشتن صف جهادی امارت اسلامی است.

با وجود اینکه در میان اعضای شورای رهبری امارت اسلامی تعداد زیادی از شخصیت ها از شهرت زیاد نظامی و سیاسی بهره مند بودند، اما آنان همه با اتفاق آراء، شیخ هبة الله آخندزاده صاحب را به خاطر استحقاق علمی و جهادی و همچنان متحد نگهداشتن صف جهادی و پیش بردن این مسئولیت، احق و انتخاب شایسته دانستند.

زیرا شیخ صاحب در تمام ارکان، قلب های مسئولین و عموم مجاهدین امارت محبوبیت خاص دارد و برای آنان نهایتاً قابل قدر و قابل اعتماد دانسته می شود و الله تعالی به او صلاحیت خاصی داده است که همه مسئولین و مجاهدین را به دور خود جمع کند.

دیدگاه مذهبی و فکر شیخ صاحب:

شیخ هبة الله آخندزاده صاحب مانند سایر علمای افغانستان یک عالم مذهبی و در اهل سنت و الجماعة، پیروی مذهب حنفی است، منهج فکری موصوف سنت اتباع و راه سلف صالحین می باشد.

او به هرگونه تعصب مذهبی، فکری و تنظیمی در میان مسلمانان اهمیت نمی دهد و مخالف سرسخت بدعت ها و خرافات است، وحدت امت اسلامی را راز اصلی موفقیت مسلمانان و تفرقه آنان را عامل همه بدبختی ها می داند.

موصوف در مطالعاتش علاقه خاصی به سیرت جهادی زندگی رسول اکرم صلی الله علیه وسلم دارد، به همین سبب زمانی که درسال ۱۹۹۹ به هدف ادای فریضۀ حج عازم بیت الله شریف گردید، آنجا پس از ادای مناسک حج در مدینۀ منوره، علاقمند دیدن مکان های تاریخی چون جبل احد و جبل  رُماة گردید که در آنجا حضرت محمد صلی الله علیه وسلم در غزای تاریخی احد در مقابله با مشرکین مجروح شده بود و حضرت  سید الشهداء  حمزه رضی الله عنه در آن میدان شهید گردیده بود.

برخی از ویژگی های زندگی روزمرۀ موصوف:

شیخ هبة الله صاحب در زندگی علمی و اجتماعی خود یک سلسله ویژگی ها دارد. تمام مسئولین و افراد امارت اسلامی به شیخ صاحب به نظر یک انسان جامع و شخصیت پذیرفته شده، می نگرند.

همین سبب بود که هنگام تعیین امیرالمومنین شهید، شیخ صاحب در وحدت مجاهدین و بیعت با موصوف نقش اساسی داشت وهم بعد از شهادت امیرالمومنین، شیخ صاحب هنگام تعیین شدن بحیث رهبر امارت اسلامی، تمام اعضا و مجاهدین امارت اسلامی با اتفاق قاطع بر امارت موصوف متفق و همه بدون استثنا با او بیعت کردند.

شیخ صاحب سال های سال، تفسیر قرآنکریم و احادیث نبوی را مسلسل درس داده است که هم اکنون شاگردان بی شماری در کشور دارد. موصوف در کنار علمیت جامع، از فصاحت خوب بیان برخوردار است و به آسانی می تواند، جانب مقابل را بهتر

قناعت دهد.

در تنفیذ فیصله ها و تصامیم خود، بسیار با عزم و جدی می باشد.

در مجالس اکثراً خاموش است، اما هنگام ضرورت سخنانش بسیار مفید و تأثیرگذار می باشد.

متانت، وقار و همدردی اسلامی از ویژگی های اساسی زندگی موصوف می باشد.

زندگی وی ساده و بی تکلف است، در خوراک، لباس و مسکن موصوف هیچ اثری از تجمل دیده نمی شود.

با دیدن وی هر شخص احساس می کند که با برادر بزرگ و مهربان و یا هم استاد مشفق خویش رو به رو شده است.

شیخ صاحب هم اکنون بحیث زعیم، امیرالمومنین امارت اسلامی، حاکم مومن و عادل افغانستان، وظیفۀ مهم خود را انجام میدهد و برای موصوف از الله تعالی در تمام امور کمک، حفاظت و دعا طلب می نماییم.